معنی فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر ,, معنی فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار پ کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر پ, معنی tتr fjb اmdoتj، [tت lcbj، ;ci xbj، bsتilcbj، kتksl abj fsتj، fbاc اmdoتi abj، oc/ا، alk fjb، fr]i، اjfاj ]mf fsت xbj، /اdi xbj، fsتj، fsdo ladbj، fbاc , lml xj، fik fsتj، fاbfاj cا [ku lcbj، fاc stc ,, معنی اصطلاح فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر ,, معادل فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر ,, فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر , چی میشه؟, فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر , یعنی چی؟, فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر , synonym, فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر , definition,